اصلا برای چی؟ واقعا برای کی؟ وقتی انگیزه ای قوی نداشته باشی، این همه زحمت و کار کردن چگونه می تونه نشاط آور باشه؟ وقتی نه خودت در چشم افراد خانه دیده می شی ونه کارها و زحمت ها و تلاش هات و کسی قدردان اون نیست. چه احساسی پیدا می کنی؟ چه توقعی می تونی داشته باشی وقتی همسرت، زحمت هایی رو که براش می کشی، وظیفه است بدونه؟ خوب من یه زنم، مگه چقدر توان دارم؟ دلم می خواد از من تشکر بشه، دیده بشم. در مقابل زحمت های خانه داری، همسر داری و فرزند داری، مورد توجه جدی قرار بگیرم.


ــ حالا که اینها نیست، با چه انگیزه ای خودت رو راضی نگه می داری؟

ــ غذا می پزم تا چند نفر سیر بشن، لباس می شورم تا آبروی اونها حفظ بشه، جارو می زنم تا بهداشت زندگی ام حفظ بشه، جارو می زنم تا بهداشت زندگی ام حفظ بشه و دیگران لذتش رو ببرن. پس خودم چی؟ چی واسه خودم می مونه؟

ــ حس مادرانه و همسرانه و لذت نوع دوستی!

ــ البته این حس وجود داره، ولی اصلا تأمین کننده و کافی نیست. تازه وقتی می بینم هیچ وقت به اندازه زحمت هایی که می کشم و وقتی که براشون میذارم، مورد توجه قرار نمی گیرم بلکه گاهی به عکس، توقعات اونها بیشتر هم میشه، اصلا حس خوبی ندارم و احساس سردی و پوچی و بی فایده بودن می کنم. ای کاش می تونستم وقتم رو در حای بهتر و پرفایده تری صرف کنم، مثل ادامه تحصیل یا اشتغال بیرون از خونه!

ــ اصلا می شه بگی تو این همه کار رو برای کی انجام می دهی؟

ــ چه سوالیه؛ معلومه برای کسانی که از نتیجه زحمات من بهره مند می شن؛ شوهرم، بچه هام و ... .

ــ به نظرت اینها که گفتی می تونن قدرشناس زحمت هات باشن؟

ــ بله حتما! کافیه کمی بیشتر به من توجه کنن وهمیشه به فکر خودشون و مشغولیت های خودشون نباشن.

ــ ظاهرا اشتباه همین جاست؛ یک اشتباه کوچیک که پیامدهای بزرگی داره.

ــ چه طور؟

ــ مسئله ساده است. آدم ها به فکر منافع خودشون هستند. خیلی زحمت داره تا انسان متوجه گذشت های دیگران به ویژه نزدیانش درباره خودش بشه. اگه هم بشه، چون علم غیب نداره، از اندازه دقیق اونها با خبر نمیشه تا بتونه به همون مقدار جبران کنه و از همه مهم تر، انگیزه سالم و خالص انجام دهنده این ایثارها رو نمی تونه بدونه تا از جهت عاطفی در وضعیتی مشابه قرار بگیره و در صدد جبران بربیاد. اگه هم از همه اینها می تونست باخبر باشه، معلوم نیست توانایی جبران داشته باشه و همون اندازه خلوص در نیت پیدا کنه؛ حتی اگه همسرت باشه یا بچه هات!

ــ دقیقا! خوشحالم که شما هم به حرف های من رسیدی. دیدی هر چی می گفتم درست بود؛ واقعا دنیای بی وفاییه!

ــ خیر ! اصلا این طور نیست. چرا این قدر زود دلسرد می شی. من هنوز نتیجه نگرفتم. همه اینها مقدمه بود که هرچند واقعیت داره، اما ما رو به راه چاره و انتخاب روش درست دعوت می کنه؛ روشی که به تو یک زندگی شاداب و بدون استرس رو میده، اگه دقت کنی و طبق روش درست پیش بری!

ــ او روش نوید بخش چیه؟

ــ در ره و روش زندگی تو یک نقطه کور و مبهم وجود داره که باید تبدیل به روزنه امید بشه و اگه بخوای حتما میشه. تمام زحمت هایی که می کشی و عمری که صرف می کنی، هرگز قابل انکار نیست و باید گفت: دست مریزاد به این همسر خوب و مادر فداکار، اما نقطه کور اینجاست که تو تمای این زحمت ها رو برای انسان هایی مثل خودت می کشی و از همون ها هم توقع تشکر و جبران داری.

ــ مگه کار دیگه ای هم میشه کرد؟

ــ بله میشه و همین رمز یک زندگی سعادت مندانه است که هم دنیای تو رو شاداب و آرام می کنه و هم ابدیت تو رو سرسبز و آباد!

ــ با اینکه بیشتر شبیه شعاره، ولی دوست دارم بدونم.

ــ کلید جادویی این مسئله، در نیت تو از کارهای خانه است. این رو بدون تا وقتی که برای افرادی مثل خودت زحمت می کشی، چون اونا نمی تونن و یا شاید نخوان جبران زحمت های تو رو به اندازه ای که تو توقع داری بکنن، همیشه همین سردی و ناآرامی برات باقیه و از این حالت سرد و سیاه خلاص نمی شی و البته چیزی هم جز سیرکردن شکم چند نفر و پوشاندن اونها، نصیبت نمیشه و این واقعا رنج آوره. اما حالت دیگری هم وجود داره که تو همه این کارها رو برای کسی انجام بدی که همیشه تو رو می بینه، از نیت باطنی تو باخبره، از میزانمهربانی و صمیمیت تو آگاهه، تو رو از همه بیشتر دوست داره و اتفاقا قول هم داده که تمام این کارها رو – اگر فقط برای خودش انجام بدی – پاداش بده و حتی در ازای یک جرعه آب که به همسرت می دی، تو رو به بهشت ببره! می بینی با یک چرخش نیت و توجه در انگیزه، می تونی با یک تیر چند نشان بزنی؛ هم از دست این همه خودخوری ها و توقعات بی پاسخ، رها بشی و هم از توجه و امدادهای غیبی خداوند در دنیا برخوردار بشی و در آخرت هم بهترین جایگاه رو برای خودت رقم بزنی.

ــ منظور شما چیه؟ یعنی برای خدا غذا بپزم، برای خدا جارو کنم و برای خدا به نوزادم شیر بدم. نظافت کنم؟ خیلی عجیب و مشکل به نظر می رسه!

ــ اتفاقا خیلی روشن و آسونه. فقط مقداری توجه لازم داره. مثلا کافیه نیت تو از غذا پختن این باشه:« خدایا! چون تو دوست داری و خوشحال می شی و چون تو رو دوست دارم، برای اعضای خانواده ام غذا می پزم یا خانه رو تمیز می کنم». می بینی که تمام کارهای زندگی رو می شه با این نیت زیبا و شادی بخش انجام داد و از انجام اونا احساس لذت و آرامش کرد. چون در این صورت طرف مقابل تو، همسر و فرزندانت نیستن، بلکه فقط خداییه که پاداش مناسب برای زحمت های تو در نظر می گیره و تقدیر خوبی انجام میده. در این صورت با پختن غذای ساده یا نظافت یک اتاق یا کارهای کوچک و بزرگ دیگه، فرصتی برای اتصال به خداوند و نزدیک تر شدن به او پیدا کردی و تمام این کارها برات یک عبادت شمرده میشه. البته اطرافیان تو هم از آثار این زحمت ها بهره می برند و دل شاد می شن و این هم برای تو لذتی دیگه ای میشه که عده ای دست رنج تو شادکام می شن و در سلامت و آرامش به سر می برن و به وظایف بندگی شون مشغول می شن، اما هدف نهایی و نیت واقعی ، فقط خدا و جلب رضایت اوست . با این توجه ساده، تمام زندگی ات فرصتی است برای توشه اندوزی معنوی و در هر لحظه اون در حال عبادتی!

ــ جالبه، تا حالا به این شکل مسائلم رو ندیده بودم!

ــ بله و البته این از خصوصیات دین اسلامه که در ریزترین و ساده ترین کارهای زندگی هم راهی برای رسیدن به خدا و عبادت باز گذاشته و با یک نیت الهی، کارهای روزمره رو در زمره عبادت های برخوردار از پاداش قرار داده. این تغییر نیت رو «اخلاص» می گن  وبا اون به معنای واقعی، دنیای ما مزرعه ای برای آخرت میشه و لحظه ای ما، فرصت هایی برای بذر افشانی سودمند. این هنری است که همه اعضای خانواده می تونن داشته باشن و هنگام انجام وظایف خودشون با به کار بستن چنین نیتی، ابدیتی آباد بسازن. البته، تشکر از زحمت هایی که دیگران برای ما می کشن، در جای خودش محفوظه.

ــ واقعا برای من شیرین و جالبه. نمی دونستم میشه آموزه های دینی و فضیلت های اخلاقی رو به همین سادگی در زندگی روزمره کاربردی کرد و از برکت های همیشه جاری اونها لذت برد. ببخشید می تونم بپرسم من ازکی مشاوره گرفتم؟

ــ از خدا و قرآن و اهل بیت (ع).

محمدجواد نوری همدانی

 

تقدیم به مظهر صفات الهی، مظهر محبت و ایثار و مأوای همیشگی فرزندان ، مظهر عشـــق الهی!

هدیه مادر

  »زاده است مرا مادر عشق از اول صد رحمت و صد آفرین بر مادر باد»

هدیه مادر

 


 


 






برچسب ها : مشاوره خوبان  ,