استخاره ازدواج
من خودم شاهد بودم که آقای بروجردی برای دیگران استخاره می کردند. مرحوم امام (ره)، هم برای خودشان استخاره می کردند هم برای دیگران. روایات درباره استخاره زیاد است. استخاره در لغت به معنای طلب خیر است از خدا که بحثی در آن نیست. یکی هم همین استخاره با قرآن و تسبیح است که معمولا روایات آن سند قوی ندارد ولی همه علما بدان عمل کرده اند. مرحوم حاج شیخ در سال 1340ق با استخاره ای که کرد به قم تشریف آورد و حوزه علمیه را بنا نهاد.
روایتی هست که استخاره کن و به آنچه که در دلت افتاد عمل کن. این روایت تقریبا معتبر است. من فکر کردم این فقط در روایات شیعه است، بعد دیدم اهل سنت هم همین را دارند. درباره خود قرآن هم دارد که قرآن را باز کن و آنچه را که در دلت افتاد به همان عمل کن. اصل استخاره هم عام است و اختصاص به اشخاص ندارد ولی تجربه نشان داده که استخاره کسانی با واقعیت تطبیق می کند که به آنها اجازه ای داده باشند. منظور اجازه باطنی است که اگر چنین اجازه ای را داشته باشند، بیش از 90 درصد استخاره هایشان منطبق بر واقعیت خواهد بود.
افراد هم نباید در ابتدای هر امری استخاره کنند. استخاره در صورتی درست است که پس از بهره بردن از عقل وشرع و مشورت باز هم تحیر و سرگردانی برطرف نشود. فقط وقتی مشکل به این طریق حل نشد، باید به استخاره متوسل شد و به هیچ وجه صحیح نیست که برای هر کار بی اهمیتی که بااندکی تفکر و مشاوره برایش برایش راه حل پیدا میشود، استخاره کنیم. رواج چنین فرهنگ سهل انگارانه ای برای جامعه مفید نیست.
یکی از مواردی که افراد برای آن زیاد استخاره می گیرند انتخاب همسر است. بنظر بنده استخاره در هر مرحله از خواستگاری بلااشکال است، منتها فقط در صورتی که تحیر به وجود آمده باشد. اما اگر فرد، تحقیقات کافی انجام داده و به این نتیجه رسیده که مورد خوب و مناسبی است، استخاره علی القاعده مورد ندارد، مگر اینکه باز هم برایش تحیر و سردرگمی وجود داشته باشد. (آیت الله محمد علی گرامی)
گل یا تربچه
خانمی با بنده تماس گرفتند که همسر من ویژگی های بسیار خوبی دارد؛ از قاری های قرآن است و... اما یکی از مشکلات من با او این است که به من می گوید: خانم! من هرچی به شما می گویم، بگو چشم! می گفت: من برای خودم نظر دارم، دیدگاه دارم تصمیم های دارم، به چه دلیلی باید هرچه همسرم می گوید من بگویم چشم؟
من برای اینکه بتوانم مسئله شان را حل کنم مقداری درباره روحیات ایشان و همسرشان سؤال کردم. توضیح که دادند دیدم من و منیت هر دوتای آنها خیلی زیاد است. برای همین مدام با همدیگر تصادم اخلاقی پیدا می کنند. جمله ای که به آنها گفتم این بود: دخترم! تا آن جایی که من اطلاع دارم تا حالا هیچ خبرگزاری و هیچ تلکسی خبری مخابره نکرده که زنی در اثر زیاد چشم گفتن به همسرش مرده است! خب بگو چشم. چشم گفتن زن را نور چشمی می کند. این چشم گفتن ویتامین تقویت روحیه آقایان است. اگر خانمی در زندگی، قاعده اصلی اش چشم گفتن باشد، یعنی اهل جدال نباشد، اهل مشاجره نباشد، اهل سلم و سلام باشد، اثرش را می بیند. خانم ها می خواهند نمره عاطفی شان در خانه بیشتر باشد یا می خواهند حرفشان به کرسی بنشیند؟ فرمول، خیلی روشن است .به قول شاعر: همواری این راه مرا سر به هوا کرد.
یک روز که من قاعده چشم گفتن را می گفتم، یکی از خانم ها گفت: خانم نیلچی! نمی شود به جای چشم ،بگوییم «باشه»؟ گفتم چرا، اما تفاوتش مثل این است که همسرتان به جای هدیه یک شاخه گل سرخ، یک شب که می آید منزل یک دسته تربچه نقلی خیلی خوب برایتان بیاورد. پیش خودش هم گفته باشد: قرمز که هست، خوش رنگ هم هست، گیاه هم هست، تازه خوردنی هم هست. حس شما نسبت به اون گل چیست؟ نسبت به این تربچه چه جوری است؟ (خانم نیلچی زاده)
قدر مادرت را بفهم
استاد ما حاج شیخ علی اکبر برهان (ره) می فرمودند: اگر می خواهی قدر مادرت را بفهمی، یک شب دو تا آجر به شکمت ببند و بخواب. در همان شب متوجه سختی ولادت و بارداری خواهی شد. خلاصه اگر پدر و مادر از شما ناراضی باشند، کارت گیر می کند و سلب توفیق می شوی. کاری کن پدر و مادر برای تو دعا کنند که دعای آنها مستجاب است. حضرت رسول اکرم (ص) فرمودند: أربعه لا ترد لهم...؛ چهار نفر دعایشان برنمی گردد و مستجاب می شود: 1-امام عادل 2-دعای پدر و مادر در حق فرزند 3-کسی که برای برادر مؤمن اش در غیاب او دعا کند 4-مظلوم. جلوی پدر و مادر راه مرو. وقتی آیت الله العظمی خویی (ره) برای دیدن طلاب از نجف به قم و به مدرسه فیضیه آمدند، جلوی در ایستادند تا پدرشان که یک روحانی ساده بود، اول داخل شود. من هر موقع با پدرم به مسجد می آمدم، می ایستادم تا اول ایشان وارد شوند.
وقتی مادر شیخ انصاری (ره) فوت کرد، شیخ خیلی گریه می کردند، وقتی علت را از ایشان پرسیدند، شیخ فرمود: زیرا ثواب و توفیق زیادی ( یعنی خدمت به مادر) از دستم رفت. روزی شیخ به درس حاضر نشدند. شاگردان به منزل شیخ رفتند و دیدند مادر شیخ مریض است و شیخ مشغول پرستاری از مادر هستند.
حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند: الجنه تحت اقدام الامهات؛ بهشت زیر پای مادران است. گاهی برو دست پدر و مادرت را ببوس. (آیت الله مجتهدی)
این سه طائفه
« أن الشیطان لکم علو فاتخذوه عدوا؛ شیطان دشمن شماست، او را دشمن خود بگیرید.» شیطان سه طائفه را وسوسه می کند: اول کسانی که از یاد خدا اعراض می کنند. مانند کسی که صبح مغازه اش را باز می کند و عصر هم می بندد و می رود. به هیچ چیز هم کاری ندارد. اگر هم حرفی به او بزنی، می گوید: کسب حلال است. اما نمی داند که کسب حلال مقرراتی دارد، احکامی دارد که باید یاد بگیرد. کأنّ برای این ساخته شده است که صبح بیاید مغازه را باز کند و شب هم ببندد! از هیچ یک از احکام اسلامی خبر ندارد آقاجان!
طائفه دیگری که در معرض وسوسه شیطانند، کسانی هستند که احکام خدا را یک دستی گرفته اند. نماز را تند می خوانند . پروردگار به ملائکه می فرماید: چرا این بنده من با عجله نماز می خواند؟ مگر رزق و روزی او به دست غیر من است؟! باید نماز را مقدمه حفظ اموالش بداند.
وقتی اسکندر وارد آن شهر شد گفت: آیا شماها نمی ترسید به اموالتان نقصی وارد شود؟ گفتند خیر! ما توکلمان به پروردگار است. تمام اموالمان و خودمان همه در قبضه تصرف اوست. این است که کسی جرئت ندارد نقصانی به اموال ما وارد کند.
طائفه دیگری که در معرض وسوسه شیطانند، کسانی اند که در مقام غفلت به سر می برند، خودشان را در حضور و محضر پروردگار نمی بینند. شیطان از پروردگار یک اختیاری گرفته است که از راه خون وارد عروق انسان می شود و او را وسوسه می کند.« إن الشیطان لیجزی من إبن آدم مجری الدم». (آیت الله حق شناس)
برچسب ها :
ره نمایی خوبان ,