سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
لوگو
لینک دوستان
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :7
بازدید دیروز :7
کل بازدید :63067
تعداد کل یاد داشت ها : 54
آخرین بازدید : 103/8/26    ساعت : 7:6 ص

طنز


مهدی کرد فیروز جایی

 
طنز گونه ای از هنر است که در تلویزیون و سینما طرفداران فراوانی دارد؛ به طوری که پرفروش ترین فیلم هی تاریخ سینمای ایران متعلق به فیلم های طنز است. همچنین تلویزیون نیز پرمخطب ترین برنامه هایش طنز است. طنز علاوه بر ویژگی های ساختاری اش که مخاطب پذیر است، به لحاظ موضوعی، تماتیک و محتوایی نیز دارای اهمیت است. هنرمندانی که هنر و ادبیات را ابزار بیان دغدغه های گفتمانی قرار می دهند نیز از این عنصر غافل نبوده و از آن استفاده هایی بس تأثیرگذار می کنند. در حوزه برنامه های طنز، چه به لحاظ ساختاری و چه به لحاظ محتوایی باید طنز فاخر و آموزنده را برای دیدن برگزید؛ چرا که علت غایی در استفاده از هنر و ادبیات، علاوه بر نگاه زیبایی شناسانه و سرگرمی برای مخاطب، مدنظر قرار دادن آموزه های اخلاقی و دینی نیز می باشد. البته منظور این نیست که اثر در بیان تم و پیام دچار مستقیم گویی شده باشد که در این صورت مخاطب آن را پس زده و نسبت به آن واکنش منفی نشان خواهد داد و در نتیجه عملکرد معکوس خواهد داشت. پیام طنز برای جامعه، قبل از آنکه ایجابی باشد، سلبی است؛ چرا که طنز به نوع خاصی از ادبی، هنری و سینمایی اطلاق می شود که اشتباهات یا جنبه های نامطلوب رفتار بشری، فساد های اجتماعی سیاسی را به شیوه ای خنده دار به چالش می کشد.


موش در کیف


طنز درست و فاخرف زمانی شکل می گیرد که خالق اثر با مهارت و خلاقیت هنرمندانه، بتواند موقعیت هنری طنز را مخصوصا در آثار نمایشی، خلق کند. طنز موقعیت نیز زاییده وضعیت متضادی است که شخصیت در آن وضعیت قرار می گیرد، مثلا شخصی قانون گریز برای جلب رضایت مدیر مربوطه می خواهد کیفی را به او هدیه (رشوه)بدهد ، ولی خبر ندارد که شخصی دیگر دور از چشم او موش یا ماری را داخل کیف گذاشته است. این یک موقعیت طنز است. حتی اگر هیچ گونه دیالوگی رد و بدل نشود ، مخاطب با دیدن صرف تصویر، لبخند می زند. اما طنزنمایی هایی که به خاطر فقدان خلاقیت هنری کاگردان یا فیلم نامه نویس، فاقد موقعیت طنز هستندف ناگزیر نویسنده و کارگردان باید برای خنداندن مخاطب از دیالوگ به اصطلاح طنز استفاده کنند که اولا دیالوگ اگر طنز باشد ( بر فرض پذیرش آن هم با تسامح) نوع نازل طنز بوده و ثانیا در بیشتر مواقع، اساسا دیالوگ های خنده دار از تعریف و طنز خارج بوده و در زمره هجو و هزل هستند.


طنز


هزل


از ویژگی های هزل و هجو، صریح و واضح سخن گفتن است که اساسا با هنر تضادی جدی دارد؛ چرا که ویژگی هنر بیان غیر مستقیم و در لفافه سخن گفتن است که طنز مخصوصا طنز موقعیت نیز چنین است. بیان در هزل و هجو، قبیح و زشت گونه است، ولی در طنز با متانت است. هجو فقط به ناهنجاری ها میخندد، ولی طنز بدان ها کینه می ورزد و می خواهد آن را از میان بردارد.  پیام موقعیت طنز به مخاطب اعتراض به آن بوده و مخاطب با دیدن آن، زشتی اش را درک می کند، ولی در هزل و هجو چون اعتراض و تنفری در کار نیست و فقط خندیدن مقصود است، تکرار آن در امور واقعی و رئال هم برایش جالب است، از دیدنش نمی رنجد؛ چرا که باز هم می خندد و لذتی کاذب می برد، ولی مخاطب طنز وقتی معادل خارجی موقعیت نمایشی طنز را می بیند، برایش جالب نیست و از آن نفرت دارد؛ چرا که قبلا اعتراض نسبت به آن را در موقعیتی هنری درک نموده و پیامش را دریافت کرده است.

 


طنزنماهایی که می بینیم


چه بسیار برنامه هایی با نام طنز متأسفانه از تلویزیون پخش می شوند که نه تنها حاوی اعتراض به ناهنجاری ها نیستند، بلکه خلق ناهنجاری می کنند و بدآموزی هایی را به همراه خواهند داشت که تأثیری بس منفی بر مخاطب خواهد گذاشت. نه تنها خبری از موقعیت های خلاقانه طنز نمایشی در آنها نیست، بلکه همراه با دیالوگ های سخیفی نیز هستند. از این دست از طنز نماها می شود به برنامه ای که از شبکه آی فیلم دیده می شد اشاره کرد. یکی از آنها روایت زن و مرد پا به سن گذاشته ای بود که هر کدام دارای خانواده بوده و بچه هایشان (دختر و پسر) بزرگند. برخی ازدواج کرده و برخی نیز دم بختند. آنها بعد از ازدوا به همراه خانواده شان در یک خانه زندگی میکردند. حال در این حالت که دو خانواده که هرکدام دختر و پسر دم بخت داشته و با هم زیر یک سقف به سر می برند، نوعی ترویج اباحه گرایی و عادی سازی برای این گونه زندگی های مختلط در جامعه نیست؟ نتیجه اش از بین بردن وقاحت رابطه راحت و بی دردسر بین محرم و نامحرم نیست؟
این برنامه از جمله برنامه هایی است که مخاطب باید به زور به دیالوگ های سخیف و بدآموزش بخندد، نه به خاطر موقعیتی که برای شخصیت ها بوجود می آید. دیالوگ هایی که در آن نه احترام به بزرگتر لحاظ می شود و نه محدودیت های شرعی که باید بین محرم و نامحرم وجود داشته باشد، مثلا زن با مرد نامحرم درباره شلوارش حرف می زند! و این دست دیالوگ ها در برنامه های به اصطلاح طنز تلویزیون کم شنیده نمی شوند. همچنین رواج دوره ای برخی اصطلاحات و جمله های مهمل و بعضا سخیف، حاصل برخی طنزهاست که بر سر زبان ها می افتد و تکه کلام کودکان و نوجوانان و حتی بزرگترها می شود. طبیعی است وقتی پسر یا دختری جوان و دم بخت به همراه مادرش زیر سقفی می رود که قرار است محل دائمی زندگی اش باشد، می خواهد در آن مکان راحت بوده و هرگونه که خود می پسندد، زندگی کند و کمتر قید و بندها را می پذیرد. در این صورت، حضور فردی نامحرم و مجرد زیر همین سقف که طبیعتا او هم برای خود چنین می طلبد چه پیامدی دارد؟ هرچند در جهان فیلمی که کارگردان اثر خلق کرده است، ما هیچ وقت این دو پسر و دختر نامحرم را تنها در منزل نمی بینیم، اما طبیعی است که با نمایش این نوع فیلم ها، این همزیستی رنگ عرفیت بوده و زیر یک سقف زندگی  می کنند، هر چند هرکدام به همراه پدر یا مادرشان باشند، در طول زندگی شان با هم تنها در منزل قرار گیرند؟ آیا محتمل امری نیست که مهم و قابل توجه باشد؟






برچسب ها : ویژه نامه  ,

      

مائده

 

حفظ قرآن
علی صادقی سرشت

نور به توان نور
گرامی داشتن آن، همردیف با گرامی داشتن خداوند سبحان است. (میزان الحکمه جلد3)
قلب خالی از آن خانه ای ویران است.(میزان الحکمه، جلد10)
درجات شما در بهشت به آنچه از آن در سینه شماست سنجیده می شود. (بحارالانوار، جلد89)
کوله باری پر از مشک است که وقتی باز می شود، بوی خوشش تمامی مشام ها را معطر می سازد. (مستدرک الوسایل، جلد4)
بهره مند شدن از عقل، مصونیت از بلا، آمرزش گناهان، سرشناسی در بهشت و حق شفاعت از برکات همنشینی با اوست.


نور به توان کلام بزرگان
مقام معظم رهبری: شما غالبا جوان هستید و برای جوان حفظ قرآن کاری ندارد. مردم مسلمان ایران باید حفظ قرآن را جدی بگیرند و آن را به عنوان سرمایه ای بزرگ در زندگی خویش به کار گیرند. من از نوجوانان خواهش می کنم که قدر سنین فراگیری و حفظ را که الان در آن هستند بدانند و قرآن را حفظ کنند.
آیت الله بهجت (ره): قرآن را حفظ کنید تا همیشه با ما باشد و ما با او باشیم. به قرآن تحصن بکنیم و آن را وسیله حفظمان در فتن و شداید دنیا قرار بدهیم.
شهید مطهری (ره): افرادی که حافظه شان ضعیف است، لااقل یک سوره، دو سوره، پنج سوره، حفظ کنند و نگذارند که همان سوره ها فراموش بشود.
آیت الله مکارم شیرازی: حوزه ها یک عده حافظ قرآن در سطح عالی داشته باشند و گروهی که تا این اندازه آمادگی ندارند آیاتی را که برای استشهاد بر مسایل مختلف مورد نیاز است، حتما از حفظ داشته باشند.
آیت الله صافی گلپایگانی: حفظ قرآن کریم بسیار فضیلت دارد و سیره متشرعه و دینداران از هنگام نزول قرآن در بین همه طبقات مؤمنین بر حفظ آن بوده و هست و وضوح مطلب به قدری است که محتاج به شرح و تفضیل نیست.
آیت الله حسن زاده آملی: حقیقت امر این است که از همان ابتدا عشق عجیبی به دیوان شعرا و نیز نظم و شعر داشتم . تمام دوبیتی های باباطاهر، رباعیات خیام و اکثر غزلیات حافظ را به حفظ بودم؛ ای کاش از همان وقت کسی به من می گفت که آقا به جای اینکه اینها را حفظ کنی، شروع کن به حفظ قرآن و الان این حسرت برای من به جای مانده است.
آیت الله سبحانی : اگر خداوند عمر دوباره به من بدهد، در درجه اول در وقت صرفه جویی می کنم؛ مثلا ما روزی مقامات حریری و یا اشعار عرب را حفظ می کردیم، اما از حفظ قرآن باز می ماندیم؛ در صورتی که باید قرآن را حفظ می کردیم.


دل به توان نور
روشن شدن این چراغ در زندگی خانواده ها، رنگ و بوی خانه را خدایی می کند و جلوی بروز بسیاری از مشکلات خانوادگی در سایه پیروی از این نقشه ی راه، گرفته می شود.
یکی از روش های بسیار مؤثر در این باره، روشن کردن نور حفظ قرآن در خانه دل هاست. برای رسیدن به این مهم، باید فیوزهایی مانند نیت و انگیزه، تصمیم و اراده جدی، نظم و دعا و توسل را همنشین وجود خود ساخت.
پله پله باید رفت.
تلفظ صحیح و روان خوانی پله اول است؛ اصرار بر حفظ پیش از کسب این مهارت، پس از مدتی حافظ را دچار خستگی کرده و انگیزه اش را برای ادامه کار می گیرد. پله تجوید که برای تلاوت قرآن با لهجه فصیح عربی و زیباتر کردن تلاوت است. پله صرف و نحو برای آسانتر به خاطر سپردن کلمات عربی که تلفظ به ظاهر مشکل دارند. پله ترجمه و مفاهیم آیات که با سوار شدن بر روی این پله می توان ارتباط بهتری با آیات برقرار نمود، آیاتی که ذهن ارتباط مفهومی بیشتری با آنان برقرار کرده، بهتر نقش بسته و ماندگارترند.


سن رساندن دل ها به توان نور
سن حفظ رابطه مستقمی با استعداد افراد و میزان پشتکار آنها دارد. چه کودک و چه پیر می تواند از این دریای رحمت بهره مند گردد. آیت الله خویی در دوران پیری به حفظ قرآن مشغول شدند و آنچه که معروف است این است که در همان سنین پیری موفق به حفظ بیش از بیست و پنج جزء از قرآن شده بودند. با این حال، بهترین سن برا حفظ، سنین نوجوانی از سن 12 تا 18 سالگی است؛ اولویت بعدی هم می تواند سنین 19 تا 25 سالگی باشد.
از نظر روان شناسان، زمان مناسب برای حفظ قرآن در طول شبانه روز، شب ها پیش از خواب شبانه به شرط خسته نبودن، است. فرصت هایی همانند بین الطلوعین نیز می تواند زمان خوبی برای حفظ باشد.


حفظ قرآن
مرحله به مرحله با نور
برای حفظ قرآن سه عنصر لازم است؛ شرایط روحی مناسب، شرایط جسمی مناسب و مکانی خلوت.( مستدرک الوسایل جلد4) سادگی مکان و ثابت بودن و در حد امکان استفاده از مکان های مقدس، سرعت و کیفیت بالاتری را به حفظ قرآن می دهد. اساس کار حفظ نیاز به مراحل خاص خود دارد؛
-آسنایی اولیه با گوش کردن دقیق به آیات صورت می گیرد.
-مرحله بعد زمزمه کردن همراه با قاری است تا جایی که تصویری ذهنی از آیه ها در ذهن حافظ شکل بگیرد.
-مطالعه ی تفسیر مختصر آیه ها، گام بعدی است. این کار هم به حفظ قرآن کمک خوبی می کند و هم زمینه ی خوبی برای تدبر و تأمل در قرآن را فراهم می سازد.
-تقسیم آیه های بزرگ به بخش های کوچکتر و قابل حفظ، یک گام مهم در حفظ آیه های بزرگ است. بی حوصلگی و شتاب زدگی در این گونه آیه ها سبب نرسیدن به موفقیت کامل در حفظ آنهاست.
-قدم بعدی، پیوند هر آیه با آیه قبلی، با توجه به مفهوم آیه هاست.
-نوشتن آیه های حفظ شده، در تثبیت محفوظات نقش به سزایی دارد.
-نظم و استمرار، دو اصل لازم در حفظ و مرور آیات است.
-برای مرور روش های گوناگونی هست.مانند نگاه با دقت بر موقعیت آیه در صفحه، تصور کردن آیه در ذهن، مرور ذهنی معنای آیه ها به صورت پشت سر هم، نوشتن آیه ها،... .
-محفوظات خود را به چهار دسته خیلی آسان، آسان، معمولی و سخت تقسیم کنید و برای مرور، صفحه هایی را که تسلط کمتری دارید، بیشتر بخوانید.

-برای جلوگیری از افکار مزاحم ، با نوشتن آن فکرها روی کاغذ، به خود وعده دهید که در اولین فرصت به بررسی آنها می پردازید.
-مرور آیه ها فقط در جزء یا حزب خلاصه نمی شود؛ گاهی می توانید مرور یک سوره را محور قرار دهید.
-برای جذب عنایات غیبی و توجهات امامان معصوم(ع) و روند بهتر حفظ و مرور، ثواب تلاوت را با احترام به روح امامان و اولیا تقدیم کنید.


سفره حفظ
تغذیه مناسب و سالم برای پیش گیری از فرسودگی نیروی حافظه ضروری است. مصرف مواد غذایی نظیر عسل، عدس، گوشت، کرفس، کدو، به، باقلا، سرکه، انار همراه پرده آن، مویز، کندر، حلوا، زعفران و چغندر بسیار مناسب است. همچنین باید در حد امکان از خوردن پنیر، سیب ترش و گشنیز پرهیز کرد.






برچسب ها : مهارت خوبان  ,

      

از اسرائیلی ها عقب نمانیم
سازمان جاسوسی آمریکا در خبری اعلام کرد:« تعداد فرزندان در یک خانواده ایرانی کمتر از یک خانواده اسرائیلی است. بر اساس این گزارش این رقم حتی کمتر از خانواده های انگلیسی، آمریکایی و فرانسوی است.» این مرکز در ادامه افزود:« زنان ایرانی با دارا بودن 87/1 یک فرزند در مکان 144 در جدول جهانی قرار می گیرند.» متاسفانه اسرائیل با رتبه 75، آفریقای جنوبی 97، برزیل160، ترکیه 110، فرانسه 118، آمریکا 122، انگلیس 137 همه در مکان های بالاتر از ایران قرار دارند. سازمان جاسوسی آمریکاف همچنین گزارش دیگری منتشر کرده است که آمار متوسط تعداد کودکان به ازای هر زن را اعلام کرده است و در این اندازه گیری نرخ دو کودک برای هر زن در نظر گرفته شده است. در دهه چهل شمسی، نظام شاهنشاهی با همکاری مؤسسات مهندسی اجتماعی غرب، شروع به پیاده کردن برنامه کنترل جمعیت و تنظیم خانواده را با همان الگوی غربی در کشورمان اجرا می کنند. سیاست های جدی تشویق به زاد و ولد را در پیش گرفته اند و اسرائیل در این زمینه از همه پیشی گرفته است.


عامل تقویت اعصاب همسرتان را بشناسید
همان طور که می دانید « طلا برای آقایان مضر است و برای خانم ها مفید.» این گفته مهم دین از نظر علمی هم ثابت شده است. پژوهشگران معتقدند که طلا از نظر پزشکی بر روی گلبول های قرمز خون مردان اثر منفی گذاشته و سیستم ایمنی بدن آنها را دچار اختلال می کند. همچنین به راحتی به صورت «یون» از پوست مردان عبور کرده و کبدشان را دچار اشکال می کند. استفاده طولانی مدت مردان از طلا باعث عقیم شدن آنها می شود. البته همان قدر که طلا برای آقایان مضر است، برای خانم ها مفید است. طلا بر روی ناهنجاری غددی و عصبی زنان تأثیر مثبت دارد و فشار عصبی خانم ها را کاهش می دهد. در گذشته از آن برای درمان آرتروز و کاهش درد مفاصل زانو استفاده می شده است. البته با این اوصاف، طلا برای سلامت روانی خانواده و مخصوصا آقایان بسیار مفید است و ما پیشنهاد می کنیم که همسران دست به جیب شده و با خرید طلا از فشار عصبی خانم ها کم کنند!


تهدید جهانی
آیا می دانید اگر افزایش وزن افراد جهان به همین سرعت پیش برود چه اتفاقی می افتد؟ محققان زحمت کشیده اند و جواب سؤال ما را داده اند؛ در حال حاضر تقریبا یک سوم جمعیت جهان چاق و یا دارای اضافه وزن هستند و اگر این روند چاقی ادامه پیدا کند، پیش بینی می شود که تا سال 2030 بیش از نیمی از جمعیت جهان، تقریبا 58 درصد آن که حدود 16/2 میلیارد نفر می باشند، دچار اضافه وزن یا چاقی خواهند بود. رواج چاقی و اضافه وزن، تهدیدی بزرگ برای سلامت مردم و بهداشت جهانی خواهد بود.


کاهش مرگ و میر مادران
بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت، در 20 سال گذشته، شمار زنان و کودکانی که به دلیل مشکلات بارداری جان باختند، حدود 50 درصد کاهش یافته است. همچنین طبق این گزارش تا سال 2012 کشور ایران و چند کشور دیگر موفق شده اند میزان مرگ و میر مادران را 75 درصد کاهش دهند. براساس گزارش های منتشر شده، در هر دو دقیقه، یک زن به دلیل مشکلات ناشی از بارداری جان خود را از دست می دهد. 99 درصد مرگ و میر مادران نیز در کشورهای در حال توسعه رخ می دهد. فشار خون بالا در زمان بارداری، عفونت ها، خونریزی شدید پس از زایمان و سقط جنین غیر ایمن از جمله دلایل مرگ و میر مادران است.


سردرد از نوع بستنی
اگر شما هم با خوردن یک گاز بستنی یا اولین جرعه آب یخ، دچار سردرد شده و مغزتان تیر می کشد، به این خبر توجه کنید. محققان می گویند علت تیر کشیدن مغز موقع خوردن بستنی ، تغییرات سریعی است که در جریان خون مغز ایجاد می شود. این واکنش بدن، راهکاری برای گرم نگه داشتن مغز در شرایط سرما می باشد و مثل یک زنگ هشدار باعث بالارفتن فشار مغز و سردرد می شود. البته لازم است بدانید بسیاری از انواع سردرد مانند میگرن هم به علت تغییر ناگهانی جریان خون در مغز به وجود می آیند، پس بهتر است در هوای خیلی گرم به طور ناگهانی ازاین موارد استفاده نکنید.






برچسب ها : خبیـر  ,

      


پنج قانون علاقه مندسازی کودکان به عبادت

ابراهیم اخوی

اموزش دینی به کودک


1. جذب، آموزش، رفتار
در گام نخست لازم است برای کودکان نسبت به مسائل دینی، جاذبه ایجاد کرد. بعد به آنها به فراخور توان ذهنی شان، آموزش لازم را در نظر گرفت و سپس انتظار رفتار دینی داشت. برخی متأسفانه بدون لحاظ این مراحل، مستقیم به بخش پایانی کار می روند و انتظار دارند کودکان بی چون و چرا، به همه رفتارهای دینی واکنش مثبت نشان دهند. گام اول و دوم در سخن پیامبر اعظم (ص) چنین آمده است:« کودکانتان را گرامی بدارید و آنان را خوب تربیت کنید».
سطح آموزش برای کودکان متفاوت است. کودکی که خود را در کنار عبادت والدین و در جمع های معنوی می یابد، زمینه بیشتری برای پرسشگری درباره دین و امور دینی در او شکل می گیرد. به عنوان مثال، وقتی دختر یا پسر کوچک شما در ماه مبارک رمضان، شما را در برنامه های مسجد همراهی می کند، زمینه بیشتری برای پرسیدن برایش پدید می آید؛ از این رو لازم است خود را برای پاسخگویی به سؤالات دینی کودک آماده سازید. آگاهی کودکان از چگونگی انجام فرایض دینی و نیز دانستن فلسفه انجام آن به گونه ای محدود، می تواند مشوق خوبی برای انجام این کار و استمرار آن باشد. مثلا درباره نماز خواندن یا روزه تمرینی کودکان، اگر در سن مطالعه هستند، کاب های مناسب تهیه کنیم و در مناسبت هایی به آنان هدیه بدهیم.


2. تشویق به جای تحمیل

برخی از پدر و مادرها، به خوبی از شیوه تشویق کودک بهره مند می شوند. این تشویق ها می تواند کلامی و غیر کلامی باشد. مثلا دختر خردسالی که در کنار مادر به نماز ایستاده، می تواند بعد از نماز با این جملات تحسین شود:« تو توی این چادر نماز مثل فرشته ها شدی! وقتی دست های کوچکت را برای دعا بالا می گیری، خیلی زیبا می شوی، از وقتی که با من نماز می خوانی، احساس می کنم که دوست داشتنی تر شدی.» همچنین می توان به صورت متناوب هدیه هایی را به کودکان داد و آنان را بدین وسیله به خاطر رفتار خوب شان تشویق کرد. مثلا در روز عید فطر به کودکی که برای اولین بار تجربه روزه داری را کسب کرده است، هدیه بدهید. توجه داشته باشید که در این زمینه از واژه جایزه استفاده نکنید، زیرا فرزندان شما را شرطی می کند، اما واژه هدیه در این زمینه مناسب تر است چون هم انگیزه رفتارشان را درونی نگه می دارد وهم از آسیب شرطی شدن و عبادت به شرط مزد آنان را دور می کند. ضمن اینکه هدیه آیینی دینی است و بار عاطفی بیشتری را دارد. وقتی کودک هنگام نماز خواندن شما جانماز می آورد و به اصطلاح خودش نماز می خواند، او را تشویق کنید و دستی بر سر و رویش بکشید. پسری که اگر خدا به من گفته نماز بخوانم برای این است که به او نزدیک شوم و تقرب پیدا کنم، به این نتیجه خواهد رسید که از این طریق از بهداشت روانی بالاتری برخوردار خواهد شد و آرامش پیدا می کند.بنابراین قطعا نماز می خواند ولی زور و تهدید، روش های نتیجه بخشی نیست. مهم ترین نته ای که کودکان باید بدانند این است که انجام فرایض دینی برای خودشان چه سودی (آرامش روحی و روانی) دارد؟ کارهای معنوی به تعمیق و تأمین بهداشت روانی کودکان کمک می کند و هیچ سودی برای دیگران ندارد. از کودکان بخواهیم انجام دادن یا ندادن فرایض دینی را با هم مقایسه نند تا خودشان نتیجه بگیرند که پایبندی به این احکام به نفع آنهاست.


3. خوشایند سازی

یکی از اصولی که سبب تکرار رفتار می شود، همراه کردن رفتار با چیزهایی است که کودک به آنها علاقمند است. مثلا وقتی کودک با شما به نماز جماعت می ایستد، اگر نماز کمی با سرعت خوانده شود و پس از نماز هم کودک مورد محبت شما قرار بگیرد، برای بار دوم هم مایل خواهد بود که نماز جماعت بخواند. ولی اگر او را در یک مجلس طولانی دعا بردید و توجهی به خستگی او نکردید، با این کار انس با دعا را از او می گیرید و رفتار دعا و نیایش در نزد این کودک عملی خسته کننده می شود. مثال دیگر، وقتی کودکی برای شرکت در مراسم مذهبی وارد مسجد می شود، زمانی که با احترام و محبت اعضای مسجد روبرو گردد، میل به تکرار این کار در او بیشتر شکل می گیرد تا زمانی که با تندخویی عده ای روبرو شود یا در مجلس برای همه چای و شربت درنظر بگیرند اما به بچه ها به بهانه اینکه فرش را کثیف می کنند، چیزی داده نشود. در دوره کودکی اساس کار و تربیت دینی کودک بر تقویت پیوند عاطفی او با دین استوار است. از این رو باید از سخت گیری نابجا پرهیز نمود. در احکام دینی ما هم این ظرافت رعایت شده است. مثلا شما حق ندارید بدون رضایت کودک در جای او بنشینید. یا دستور داده شده که به کودکان احترام بگذارید و به آنان محبت کنید. باید قبل از اینکه بچه ها به سن تکلیف برسند، آنها را برای این امور آماده نیم، یعنی فضای خانواده باید ملکوتی باشد نه اینکه به کودک پنج ساله بگوییم که باید حتما نماز بخوانی! همچنین فراهم کردن شرایط خوب برای انجام عبادت می تواند در ایجاد علاقه مؤثر باشد مثلا شب های ماه رمضان می تواند به بیداری و صبح های آن به استراحت برای فرزند نوبالغ گذرانده شود تا دشواری روزه داری برای او کمتر گردد.

اموزش دینی به کودک


4. پله پله تا قله

خداوند وظایف را بر اساس توانایی هر کسی در نظر گرفته است. این قانون خدا، در تربیت دینی هم باید مراعات شود.میزان تحمل کودک را در انجام رفتارهای دینی و عبادات در نظر داشته باشید تا میل به این کار همیشه در آنان باقی بماند. کودکی که امروز در آغاز مسیر بندگی قرار دارد، آن هم در دوره کارورزی و تجربه رفتار دینی، با یک توانایی فکری و عملی محدودی روبروست. نمی شود از این کودک انتظار داشت که همانند بزرگ سال، به عبادت بایستد و مدت زمان زیادی را همراه با حضور قلب کامل مشغول خواندن نماز باشد. یا شما را در انجام روزه های مستحبی آن هم در تابستان یا ایام تحصیل همراهی کند. برای اینکه فرزندانی با نشاط در زمینه عبادت و مسائل دینی پرورش دهیم، لازم تکالیف دینی را در نظر آنها آسان جلوه داده و یادگیری و انجام آن را در طول زمان و چند سال توزیع کنیم.



5. الگوهای خوبی باشیم

رفتارهای پدر و مادر خواسته یاناخواسته، مورد تقلید فرزندانشان قرار می گیرد. کودکان به قدری باهوش هستند که حتی می توانند احساس شما را هم از انجام یک کار درک کنند. مثلا اگر شما در خواندن نماز سستی کنید یا آن را کاری خسته کننده بدانید، با این کار به فرزندان خود یاد داده اید که نماز عملی خسته کننده و تکراری است. ولی اگر برای نماز خود ارزش قائل شدید و خصوصا بعد از به جا آوردن نماز نشاط بیشتری پیدا کردید و اخلاق تان نسبت به قبل از آن تغییر بهتری داست، کودک می آموزد که نماز شادی آفرین و محبت بخش است. همچنین ، زمانی که کودک از مادر و پدر مذهبی، رفتارهای سنجیده و عاطفی دریافت می کند و آنها را در اجرای همه جانبه دستورات خدا مصمم می یابد، شخصیت مذهبی او بهتر، سریع تر و کامل تر شکل می گیرد.






برچسب ها : مشاوره خوبان  ,

      

علی سیف اللهی

اعتماد به خدا
شیخی خاطره سفر حج خود را چنین نقل کرده است:« خواستم به حج بروم. چون به بادیه رسیدم، رسنی و دلوی داشتم. تشنه شدم. چاهی دیدم، کره آهویی از آن چاه آب می خورد. چون به سر چاه رفتم، آب پایین رفت. گفتم: خدایا! ارزش من از این آهو کمتر است؟ چون این بگفتم، آوایی شنیدم که در گوشم گفت: ای مرد! این آهو دلو و رسنی نداشت، اعتماد او به ما بود. تو با دلو خود آب کش». (تذکرة الاولیاء عطار)


روزی پادشاهی کمانی به دست داشت. تیری به جانب گنجشکی انداخت و تیر به خطا رفت. پادشاه منفعل شد. یکی از ندمای او حاضر بود. گفت:« آفرین ای خلیفه روزگار!» پادشاه گفت:« چون تیر به خطا رفت، چه جای تحسین است؟» آن مرد جواب داد:« من چنان دریافتم که از آنجا که کمال مرحمت توست، نسبت به خلق خدای، بر گنجشک نیز رحم آوردی و عمدا خطا کردی تا آسیبی به وی نرسد.» پادشاه را این تفسیر خوشش آمد و پنجاه هزار درم بر او انعام فرمود. (لطایف، علی صفی)


دزد دین
روزی دزدی در راهی بسته ای یافت که در آن چیزهای گرانبها بود و آیة الکرسی هم پیوست آن بود. او بسته را به صاحبش باز گرداند. علت را سؤال کردند، گفت:« به عقیده صاحب مال، این آیه مال او را از دستبرد دزد نگاه می دارد. من دزد مال هستم نه دزد دین! اگر آن را پس نمی دادم، در عقیده صاحبان آن خللی راجع به دین روی می داد و آن وقت من دزد دین هم بودم.» (کشف الاسرار خواجه عبدالله انصاری)


سهم من
پیامبر(ص) فرمودند: هیچ چیزی برای شیطان سخت تر از قرائت قرآن از روی آن نیست.  امام صادق(ع) فرمودند: کسی که قرآن را از رو بخواند، چشمش تقویت خواهد شد و اگر چه پدر و مادرش کافر باشند، عذاب آنها کمتر می شود.  امام باقر (ع) نقل می نمایند که رسول خدا (ص) فرمودند: کسی که در شب، ده آیه بخواند، از غافلین نوشته نمی شود و کسی که پنجاه آیه بخواند، از ذاکران نوشته می شود و کسی که صد آیه بخواند، از نمازگزاران نوشته می شود و کسی که دویست آیه بخواند، از خاشعان نوشته می شود و کسی که سیصد آیه بخواند، از رستگاران محسوب می گردد و کسی که پانصد آیه بخواند، از کوشش کنندگان است و کسی که هزار آیه بخواند، یک قنطار برای او نوشته می شود که هر قنطاری پانصد هزار مثقال طلاست و هر مثقال بیست و چهار قیراط است و کوچک ترین قیراط به اندازه کوه احد و بزرگ ترین آن به اندازه وسعت ما بین زمین و آسمان است. (ثواب الاعمال و عقاب الاعمال)


انسان و مال
از رسول خدا(ص) نقل کنند که فرمود: مردمان چهار قسمند: بخشنده، جوانمرد، بخیل، فرومایه. بخشنده آن است که بخورد و بخوراند. جوانمرد آن است که نخورد و بخوراند. بخیل آن است که بخورد و نخوراند و فرومایه آن است که نه بخورد و نه بخوراند. (عالمی دیگر بباید ساخت)


اخلاص و ریا
حکیمی را پرسیدند که فرق اخلاص و ریا چیست؟ جواب داد: هرچه برای حق کنی، اخلاص است و هرچه برای خلق، ریاست.






برچسب ها : داستان خوبان  ,

      

محمدباقر حیدری کاشانی

اسوه ها
تمام مقام های پیامبر رحمت، به جز رسالت و نبوت، برای مهدی موعود (عج) نیز ثابت و حتمی است که یکی از این مقامات، مقام اسوه و الگو بودن آن حضرت برای اهل ایمان است. خداوند پیامبر خود را چنین معرفی می کند:« همانا برای شما در سیره پیامبر خدا، اسوه و الگویی نیکوست؛ برای کسانی که به خداوند متعال و ورز بازپسین امیدوارند و خداوند را بسیار یاد می کنند».
امامت، استمرار نبوت و رسالت است و همانگونه که پیامبر رحمت اسوه و الگوی مؤمنان واقعی است، وجود ائمه اطهار (ع) و وجود امام زمان – روحی فداه – نیز اسوه و الگوی حسنه اهل ایمان است. در فرآیند تربیت مهدوی، امام زمان (عج) است، بلکه اسوه جامع و الگوی نهایی تربیت نیز هموست.



جامع ترین و کامل ترین الگوی تربیت
در نظام تربیتی مهدویت، اسوه و الگویی معرفی می شود که جامع ترین و تکامل یافته ترین اسوه ها و الگوها در طول تاریخ بشری است. همو که خلاصه پیامبران و امامان (ع) را یک جا به ارث برده و در وجود کامل خویش به ظهور رسانده است.
در این نظام تربیتی،سخن از اسوه و الگویی است که تکمیل کننده و به نهایت رساننده رسالت تربیتی تمام پیامبران و امامان معصوم (ع) است؛ همو که زنده کننده تمام آثار ظاهری و باطنی انبیاء و اولیا و به تجلی رساننده جمیع ویژگی های اخلاقی و معنوی ایشان است؛ همو که تمام زیباصفتان عالم، حتی پیامبران اولوالعزم الهی، هم عهد جامعیت و تمایمت اویند. 2 اسوه و الگویی جامع که زیبایی تمام زیباسیرتان عالم را در وجود نورانی خویش جمع کرده و خوبی تمام خوبان عالم را تنها و یک جا به ارث برده است:« میراث تمام پیامبران به وی منتهی می شود و آثار (ظاهری و معنوی) تمام برگزیدگان، نزد وی جمع گشته است».
اسوه و الگوی برتر در نظام تربیتی مهدوی، شخصیتی است که نه تنها تمام معجزات و کرامات ظاهری پیامبران و امامان (ع) را به همراه دارد، بلکه تمام آثار معنوی اخلاقی ایشان را نیز در وجود خویش جمع کرده و به تجلی کامل رسانده است و به زودی روزی فرا خواهد رسید که تمام آن معجزات و کرامات و تمام این آثار و صافت به ظهور و تجلی کامل خواهد رسید؛ همان روز فرخنده و مورد انتظاری که مهدی موعود ما از کنار خانه خدا به آوایی جهانی بانگ برآورد که :« ای جهانیان، هر که بخواهد آدم و شیث را بنگرد، منم آدم و شیث. هر که خواهان دیدار نوج و فرزندش سام است، من همان نوح و سامم. هرکه بخواهد ابراهیم و اسماعیل را نظاره کند، من همان ابراهیم و اسماعیلم. هر که طالب دیدار موسی و یوشع است،من همان موسی و یوشعم. هر که در تکاپوی وصال عیسی و شمعون است، عیسی و شمعون منم. هر که میخواهد محمد(ص) و امیرالمؤمنین (ع) رازیارت نماید، منم امان معصوم [ وجود همه پیامبران و امامان در وجود من خلاصه شده است]. پس دعوت مرا اجابت کنید، تا از آنچه پیامبران و امامان به شما فرموده و نفرموده اند، آگاهتان سازم.»
بدین سان، تمام فضایل اخلاقی و مکارم تربیتی پیامبران و امامان (ع) در وجود امام زمان (عج) تجلی یافته و آن حضرت میراث دار تمام انبیا و اوصیای طول تاریخ گشته است؛ به گونه ای که روز ظهور فرخنده ی آن حضرت، هنگام ظهور زیباترین و جامع ترین اسوه ها و نمادهای تربیتی و روز تجلی بهترین و کامل ترین تربیت ها در طول تاریخ بشری است.



ویژگی های نظام تربیتی مهدویت
نظام های تربیتی ارائه شده از جانب اندیشمندان تعلیم و تربیت، از دو جهت اساسی نقدپذیر است:
1.محدودیت و جزئی نگری: مانند آرمان « برخورداری از روح زیبایی» در عبارات افلاطون و یا آرمان « اجتماعی شدن» در آرای جان دیویی. این نظام تربیتی، از آنجا که تنها بر یک بعد ویژه از ابعاد انسانی تمرکز یافته و الگوهای کامل و جامعی ارایه نکرده اند، نظام هایی غیرجامع و یکسونگر در عرصه تربیت به شمار می روند.

2.کلی بودن و کلی گویی: مانند آرمان کلی سعادت که از جانب ارسطو و پیروان او عنوان گردیده است. ارزیابی میزان دستیابی متربی به این آرمان ها، به لحاظ کلیت آن، با دشواری ویژه ای همراه است. در میان تمام نظام های موجود تربیتی در جهان، تنها نظام تربیتی مهدویت است که از ویژگی بنیادیت «جامعیت» و «قابلیت دستیابی» در بالاترین حد ممکن برخوردار است:
الف) جامعیت و تمامیت
جامعیت ابعاد وجودی و شخصیتی اسوه ها و الگوهای معرفی شده در نظام تربیتی مهدوی ( دکترین تربیتی مهدویت) و تمامیت مکارم و ویژگی های اخلاقی ایشان می تواند تمام ابعاد وجودی متربیان را به کامل ترین وجه پوشش دهد، تمام نیازهای متنوع تربیتی ایشان را پاسخ گوید و نیاز الگوخواهی و اسوه پذیری انان را به زیباترین و کامل ترین صورت برآورده سازد. از این منظر، دکترین مهدویت به عنوان نظامی توانمند، جامع و قابل دستیابی در عرصه ی تربیت آحاد جوامع بشری معرفی می شود.
اسوه و الگوی ارایه شده در فرآیند تربیت مهدوی، کامل ترین اسوه و جامع ترین الگویی است که تمام منازل و مقامات انسانی را در نوردیده و به فتح تمام قله های رفیع مکارم و فضایل اخلاقی نایل گشته است؛ از این روست که میتوان گفت: دکترین تربیتی مهدویت در بالاترین حد جامعیت و تمامیت است.

ب) قابلیت دستیابی و اجرا
در نظام تربیتی مهدویت، با روشن شدن معنا و مفهوم تربیت که همان ایجاد زمینه ها و بسترهای مناسب تربیتی برای مهدوی شدن است و با شناخته شدن اسوه ها و الگوهای تربیت که همان ائمه ی اطهار (ع) و امام زمان (عج) می باشند و با شفاف گشتن غایت و نهایت تربیت که امام مهدی (عج) و مهدوی شدن است، می توان راهکارهای تربیتی نوین و قابل اجرایی را در مراحل مختلف تربیتی استخراج نمود و فراروی جامعه ی بشری گشود.
در دکترین تربیتی مهدویت، با استخراج و ارایه راهکارهای عملی در فرآیند تربیت مهدوی، شیوه های تربیتی کاملا اجرایی و قابل دستیابی را در عرصه تعلیم و تربیت می گشاییم؛ شیوه هایی که در مقام اجرا برای دوره ها و مراحل مختلف تربیتی، ارائه کننده ی برنامه هایی کاملا کاربردی و عملیاتی است.


منابع: سوره احزاب. الکافی جلد 2. مصباح الزائر،اعمال سرداب مقدس.  اثبات الهداة جلد3. 






برچسب ها : روزهای انتظار  ,

      

           که رفتـنـد   ....

مادرانی

         که هستند  ....

 مادر

 

ساعت چهار صبح با گریه و التماس فیروزه از خواب پریدیم. همه نگران و دلواپس دور تختش جمع شدیم، بدون اینکه بدونیم چه اتفاقی افتاده است. انگار ازش خواسته بودن که زود خودش رو به خونه برسونه، التماس می کرد که بگید چی شده؟  پشت گوشی سعی می کردند آرومش کنند که طوری نشده، فقط مادرت گفته به بچه ها زنگ بزنید که بیان. حدسم درست بود؛ هرچه بود خبر ناگواری بود. مادرش حال خوبی نداشت؛ دکترا تشخیص سرطان داده بودند، فیروزه از این بابت خیلی بی تابی می کرد و اشک می ریخت. همه جا، چه حرم خانم حضرت معصومه(س) ، چه جمکران، چه وقت نماز، دعایش سلامتی مادر بود و از ما می خواست که برای مادرش دعا کنیم. اون لحظه از خدا می خواستم که مادرش طوری نشده باشه و فقط خواسته باشه که بچه هاشو ببینه، اما انگار حقیقت و خواست خدا چیز دیگری بود. با حال زار و اضطراب و گریه، گوشی را قطع کرد و گفت: من باید برم خونه، با اون حال و روزش نمی شد تنهایی بره، من و پروانه، یکی از دوستان تصمیم گرفتیم باهاش بریم. با مسئول خوابگاه هماهنگ کردیم و با آژانس خودمون رو به میدان خروجی شهر رسوندیم. هنوز اذان صبح نشده بود. از اونجا هم ماشین دربست گرفتیم و به سمت خونه فیروزه راه افتادیم. مادرش ساکن یکی از شهرهای همدان بود. او پس از فوت شوهرش، ازدواج کرده بود واز لرستان به همدان رفته بود. با وجود جدایی مادر و بچه ها از هم، بسیار همدیگر را دوست داشتند وفیروزه خیلی به مادرش سر می زد و حالش را جویا می شد. همیشه نگران حالش بود. بعد از مرگ پدرش، سختی های زیادی را کشیده بودند که نبود مادر هم به نوعی این کمبود را بیشتر می کرد. برایم زیاد درد و دل می کرد، گاهی تا نیمه های شب برایم از غصه هایش می گفت و اشک می ریخت، سنگ صبور حرف هایش بودم و گاهی هم خودم با او اشک می ریختم.

راهی خونه مادر شدیم. توی راه مدام ذکر می گفت و صلوات می فرستاد و از خدا می خواست مادرش زنده باشد. تقریبا چیزی نمانده بود که برسیم. از تلفن هایی که بهش می شد، مطمئن شد که مادرش فوت کرده، دیگه صدای گریه اش بلند شد. آروم و قرار نداشت. خیلی سعی می کردیم آرومش کنیم، اما مگر می شد؟ نزدیک کوچه که شدیم، ماشین نگه داشت. سراسیمه سمت خونه دوید و گریه می کرد و ما هم دنبالش... در حیاط باز بود. داخل شد، ما هم پشت سرش وارد شدیم. خدای من! چه حالی داشتیم. اصلا دلم نمی خواست این جوری و با این شرایط می اومدم خونه شان، همیشه می گفت: باید روزی بیایی طرف ما بریم پیش مادرم، جای قشنگیه. اما صد حیف... جنازه مادرش گوشه اتاق بود. چقدر غم انگیز، چند تا خانم کنارش نشسته بودند و قرآن می خوندند و منتظر رسیدن بچه هایش بودند. فیروزه خیلی ناله زد، خیلی گریه کرد، صدای ناله هاش هنوز توی گوشمه که التماس می کرد؛ مادر بلند شو، دلم تنگه، من جز تو کسی را ندارم... خیلی لحظات دلگیری بود که اصلا نمی تونم وصفش کنم. ما هم کاری از دستمان بر نمی آمد. نشسته بودیم و همراه فیروزه اشک می ریختیم و قرآن می خواندیم. دلم برای تنهایی و بی کسی اش می سوخت. وجود مادر، جبران خلاء پدر بود که او هم رفت. با سوز دل اشک می ریخت و با خدا حرف می زد که خدایا چه کنم با غم مادر، با نبود مادر و به لهجه خودش می گفت:« دالکه غریبُم مرده دالکه عزیزُم مرده».

کم کم همه فامیل جمع شدند. با آمدن هر فامیل، صدای عزا بلندتر می شد، اما همه بچه ها نتونستند بیان. دختر بزرگش مشهد بود، پسرش سرباز شمال. مدتی گذشت ، همه جا پا به پای فیروزه بودیم. یک لحظه چشمش از اشک خشک نمی شد. بعد از مراسم تجهیز، برای خاک سپاری آماده شدند. فیروزه و خواهرش خیلی غریبانه گریه می کردند، با مادر وداع کردند و بعد از کلی درد و دل اجازه دفن دادند. در این بین خانوم های فامیل رو می دیدم که قبل از ورود به مجلس کمی صبر می کردند و چادرشون رو پشت سرشون گره می زدند و بعد وارد می شدند، علتش رو از پروانه پرسیدم. گفت: به نشونه عزا و همدردی با صاحب عزا، این کار رو می کنند که بعد از پایان مراسم هم صاحب عزا، گره چادرها رو همراه با قدردانی باز می کنه. زنان فامیل به زبان لری و آهنگ حزن آلود، نوحه خوانی می کردند و دست هاشون رو به هم می مالیدند و گاه به صورتشون می زدند. پروانه لرستانی بود و آشنا به این آداب و رسوم، گاه که متوجه نمی شدم برام می گفت که چه می گویند. اون روز هوا بارونی بود. طبیعت زیبا و آرومی داشت، اما چقدر غم انگیز...

بعد از خاکسپاری به همراه فیروزه و بقیه فامیل، به خونه شون رفتیم. بعد از صرف نهار، همه به حسینیه رفتند و بقیه فامیل برای عرض تسلیت می آمدند. توی تمام لحظات، فیروزه را می دیدم که چطور ناله می کند و اشک می ریزد. تنهایی اش را حس می کردم. از این بابت خیلی ناراحت بودم. همه وجودم رو اندوه گرفته بود. دلم می خواست فریاد بزنم... سنگینی رو دلم نشسته بود که با فریاد هم سبک نمی شد.دلم هوای مادرم رو رده بود. دلتنگش شده بودم. توی دلم از خدا می خواستم که سایه اش رو روی سرمون حفظ کنه، انگار الان نعمت وجود مادر رو بهتر درک می کردم. از خدا می خواستم که به قلب غم گرفته فیروزه آرامش بده و روح مادرش رو قرین رحمت خودش کنه... دیگه نزدیکای غروب بود که ما باید برمی گشتیم. وقت خداحافظی بغلش کردم و حسابی گریه کردیم. دوباره تسلیت گفتم و از خدا براش آرزوی صبر کردم. خواهرها و چند تا از فامیل هم برای خداحافظی آمدند و از اینکه فیروزه را همراهی کرده بودیم، تشکر کردند. با ماشینی که فامیل ها رو آورده بود ، تا ترمینال آمدیم و سوار ماشین قم شدیم. توی اتوبوس با پروانه از اتفاقات پیش آمده حرف زدیم. برای هر دومان باورش سخت بود. از شدت خستگی خوابمون برد. یکی دو ساعت بعد از اذان مغرب به قم رسیدیم، بچه ها به محض اینکه شنیدن اومدیم، همه جمع شدند و حال فیروزه را می پرسیدند. اتفاقات رو براشون تعریف کردیم. اون ها هم خیلی متأثر شدند وهمه دعا کردیم که خدا به فیروزه و خواهرهاش صبر بده و در زندگی خوشبخت بشن و روح مادرش را شاد کند.

چهار سال از آن روز می گذره. فیروزه ازدواج کرده و یک پسر ناز به اسم محمد سالار داره. خدا رو شکر زندگی خوبی هم دارن. فیروزه الان خودش یک مادره و مادران زیادی هستند که دوست دارند بچه ها قبل از اینکه اتفاقی براشون بیفته ، به یادشون باشن و سراغشون رو بگیرن. نکنه! ...

فاطمه بیات






برچسب ها : داستان خوبان  ,

      

-زنجبیل، عوارض جانبی شیمی درمانی را کاهش می دهد.
-یک متخصص کودکان: خط خطی کردن کاغذ موجب هماهنگی اعصاب کودک می شود.
-عمر سالمندان کم اشتها کوتاه تر است.
-بادام برای تقویت سیستم ایمنی بدن مفید است.
-20 میلیون کودک زیر 5 سال دنیا اضافه وزن دارند.
-سوختگی را با خوردن ماهی درمان کنید.
-اسفناج، مانع کوری می شود.
-رئیس انجمن سرطان ایران هشدار داد، سرطان، دههه آینده در ایران اپیدمی می شود.
-غذا را با روغن سویا سرخ نکنید.
-خمیردندان داروی سوختگی نیست.
-مصرف هویج برای درمان بیماری عصبی مفید است.
-سیگاری های چاق با خطر مرگ زودهنگام روبرو هستند.
-ازدواج فامیلی از علل ابتلای کودکان به تحلیل عضلانی است.
-مسواک بزنید و خطر بیماری قلبی را از خود دور کنید.
-عصاره برگ زیتون کنترل کننده فشار خون
-زنان بیش از مردان کابوس های شبانه می بینند.
-نوشابه تمایل به مصرف شیرینی را افزایش می دهد.
-افسردگی، واگیردار است.
-رفع سریع انجماد گوشت، باعث کاهش ارزش غذایی آن می شود.
-نور آقتاب مهم ترین عامل بروز سرطان پوست
-شانه کردن موهای خیس موجب ایجاد موخوره می شود.
-مردان عقیم طاس نمی شوند.
-64درصد مرگ و میرهای کشور بر اثر بیماریهای قلبی و عروقی است.
-روغن زیتون از سکته قلبی پیش گیری می کند.
-زنان بیشتر میگرنی می شوند.
-تاری ناگهانی دید چشم مهم ترین علامت ام اس است.






برچسب ها : خبیـر  ,

      


- زندگی مثل یک کلاس درس است. مشکلات، تنها بخشی از این دوره آموزش است که درست مانند کلاس درس جبر می آیند و می روند. منتها درس هایی که از این کلاس فرا گرفته می شوند عمری با شما باقی خواهند ماند.
- از کسانی که احساس می کنی به فروش اجناس شان محتاجند مثل پیرمرد های دست فروش، بچه های فقیر آدامس فروش و... خرید کن.
- صبحانه تان را مانند یک پادشاه، ناهارتان را چون یک شاهزاده، و شامتان را چون یک بچه دانشگاهی ای که کارت اعتباری اش ته کشیده، بخورید.
- چمدان گران قیمت به دست نگیر؛ توجه دزدان را به خود جلب می کنید.
- بیش تر لبخند بزنید و بخندید. این کار هیولاهای انرژی خوار را از شما دور نگه خواهد داشت.
- زندگی کوتاه تر از آن است که وقت مان را صرف تنفر از دیگران کنیم.
- چیزی را که به نظر می رسد بسته بندی اش باز شده نخر.
- مجبور نیستید همه بحث ها و منازعات را به نفع خود تمام کنید. بپذیرید که مخالف نظر یکدیگر بیندیشید.
- با گذشته تان صلح کنید تا زمان حال شما را خراب نکند.
- یادت باشد آن چه صحیح است همیشه مورد علاقه همگان نیست و آن چه مورد علاقه همگان است، همیشه صحیح نیست..
- زندگی تان را با زندگی دیگران مقایسه نکنید. شما از هدف آن ها و یا زندگی شان هیچ نمی دانید.
- هیچ وقت فراموش نکنید که هیچ فرد دیگری جز شما مسئول خوشبختی یا بدبختی تان نیست.
- به خاطر داشته باش چیزی که مهم است ارزش کالاست نه قیمت روی آن.
- همه مشکلات را با این جمله بسنجید:« آیا تا پنج سال آینده، این مسأله اهمیتی خواهد داشت؟»






برچسب ها : تجربه های زندگی  ,

      

 

از آن ور بام نیفتید
دکتر میترا حکمت شوشتری
بعضی از والدین همیشه دوست دارند با دیگران مسابقه بگذارند و برای تربیت فرزند، به قول خودشان سنگ تمام بگذارند، اما گاهی تا آن جا پیش می روند که محیط زندگی برای بچه های آن خانواده آزاردهنده می شود. اگر شما هم جزو این دسته از والدین هستید یا دوستانی را می شناسید که علایم زیر را دارند؟ بهتر است بدانید که با این رفتارها به فرزندانتان آسیب جدی می زنید. از همین الان عزمتان را برای ترک عادات غلط جزم کرده و مصمم شوید تا والدین ایده آلی باشید و درباره آسیب هایی که ناخواسته و با انجام چنین رفتاری به فرزندانتان می زنید آگاهی یابید. مثلا:
1-اگر مرتب بچه ها را مجبور می کنید تا حتی در اوقات فراغت کوتاه خود از یک کلاس فوق العاده به کلاس دیگر بروند و دایم با فرستادن فرزندانتان به انواع کلاس های متعدد آموزشی او را مشغول می کنید، یک پیام اخطار به خود بدهید.

2-اگر از آن دسته والدینی هستید که موقع بازی کردن بچه ها حس می کنید آن ها در حال تلف کردن وقت خود هستندو با فریاد کشیدن سر بچه ها یا بحث در این باره ناراحتی خود را می رسانید و گمان می کنید که مرتب باید در حال فعالیت آموزشی باشند به خود پیام هشدار دیگری بدهید. چون بچه ها در آن زمان های آزاد از خلاقیت شان بهره می برند و چه بسا آن لحظات، مفیدتر از آموزش های کلاسیکی باشد که در انواع کلاس ها دریافت می کنند.
3-اگر جزو پدر و مادرهایی هستید که گویا در بدن بچه ها سیستم جی پی اس وصل کرده اید و لحظه به لحظه مانند سیستم کنترل ماشین، او را کنترل می کنید. اگر تنها موضوع مورد علاقه شما فرزندتان است و به جز او هیچ اشتغال ذهنی دیگری ندارید و همّ و غمّ شما تنها تربیت او است بدانید این حالت پائولوژیک است.
4-اگر پیوسته در حال جمع آوری اطلاعات متعدد هستید تا بدانید چطور می توان تربیت فرزند و شیوه های فرزندپروری را یاد گرفت و غیره، و حتی حالا که فرزند شما به سن نوجوانی رسیده اجازه داشتن هویت مستقل به او نمی دهید، بدانید که اصلا حواستان به غریزه والد بودن خودتان نیست.
5-در نهایت اگر خیلی بچه خود را با دیگران مقایسه می کنید و می ترسید مبادا بچه شما از دیگری کمتر باشد و به این ترتیب جو متشنجی برای او فراهم می کنید و حتی گاهی در بخشیدن عشق مادر یا پدری هم شرط و شروط می گذارید « اگر معدلت 19 به بالا شد دوستت دارم وگرنه دوستت ندارم». بدانید جزو گروه والدینی هستید که باید در والد بودن خود تجدید نظر کنید.

 

نظم صد در صدی!
احمد حلت
یکی از ویژگی های مشترک توانگران جهان، نظم فوق العاده و متحیر کننده آن هاست. انسان های موفق قادرند همه اجزای وجود خود را در یک نقطه متمرکز کنند. آن ها مانند ساعت، روی تمام دقایق و حتی ثانیه های خود حساب باز می کنند.
دقت کنید! پیام آن ها نظم نود و نه درصدی نیست. یعنی وقتی یک درصد به یک کار امکان شکست بدهید، نتیجه ای جز تلخی برای شما به ارمغان نخواهد آورد. امیدوارم توانسته باشم در ذهنتان به این جمله معنای تازه ای ببخشم؛ یا کاری را انجام ندهید و یا به خود متعهد شوید به لطف و پشتیبانی خداوند، این کار را صددرصد انجام خواهید داد. مثلا اگر قرار است ورزش کنید، در هر شرایطی حتی اگر از آسمان سنگ ببارد، به خیابان بزنید و یا این که فکر ورزش کردن را از سرتان بیرون کنید. بزرگی می گوید: اعتقاد دارم برای شکست، چهل ملیون دلیل وجود دارد، اما بهانه اصلا!
اگر قرار است درس بخوانید و روزانه مثلا پنج ساعت مطالعه کنید به هیچ قیمتی آن را به چهار ساعت و 59 دقیقه نرسانید.
دوست قدرت مندی دارم که چند سالی است به سلامتی خود اهمیت بیشتری می دهد. او به خود متعهد شده است که شیرینی نخورد. چند شب پیش در یک مهمانی از او خواستم کامش را شیرین کند. جواب او فوق العاده بود: هرگز! از شیرینی تعهد به خویشتنم، شیرین تر نخواهم یافت، حاضر نیستم به هیچ قیمتی به موفقیتم خیانت کنم.

توجه کنید: هر کاری که می کنید، اراده کنید آن را صددرصد انجام دهید. اگر معامله ای می کنید، به کلام و یا قرارداد خود صددرصد اعتقاد داشته باشید و به هیچ قیمتی، به لغو آن فکر نکنید، حتی اگر میلیون ها تومان متضرر شده اید، برای برنده، آرزوی خیر و برکت کنید.
خوانندگان خوب!
تصور کنید جهانی را که همه صد در صد به آن چه که می گویند، عمل می کنند و ایمان دارند.







برچسب ها : مشاوره خوبان  ,

      
<      1   2   3   4   5   >>   >








[ نشریه خانه خوبان ]

[ good luck ]